دلم و منطقم میگه ساده ترین حالت رو برگزار کن
همه میگن فداکاری الکی نکن. بیجاست
استرس و فشار روی مهدی مهم تره یا حرف بقیه؟
اما نکتهای که امشب یاد گرفتم این بود که از طرف خودم نگم اینک نمیخوام اونو نمیخوام!
چون انگشتر نشونی که مهریه م بود کنسل کردم ولی دلم نمیاد چیزی به جاش بگیرم و یکسری غر باید تحمل کنم....
کاش منم مثل اون سرکار رفته بودم و میتونستم یه جاهایی از خودم مایه بذارم...
اینکه من میخوام یه حلقه سنگین ولی ساده بردارم بدون انگشتر نشون چرا انقدر باعث حرف و حدیث شده؟
+ خوابم نمیبره شبها و بشدت در آرزوی خواب شب هستم:(
ساعتها غلت زدن در تخت خواب و بیخوابی...
+ ممنون که خودتون یادم میندازید... ممنون که با تمام بی کفایتی من حواستون بهم هست...
این رشته به مو هم برسه نباید پاره بشه...
چون شما هم هوامو دارید!